حفظ حدود الهى، مرزبانى و قانونگرايى در همه عرصهها، از جمله عرصه سياست نزد على (ع) جايگاهى ويژه دارد. هيچكس حق ندارد حدود، قوانين و مرزها را بشكند و خود را فراتر از آنها بداند. حفظ قوانين و حدود، حرمتها و حقوق، به خصوص در روابط، مناسبات و اقدامات سياسى، شاخص سياست علوى است. اميرمؤمنان، على (ع) خود سخت پايبند حدود و حقوق بود. موازين و قوانين را بادقت تمام پاس مىداشت، كارگزاران خود را در اين جهت مراقبت مىنمود و اجازه نمىداد هيچكس راه تجاوز و تعدى به حقوق و حدود مردمان را هموار سازد و قوانين و موازين را زير پا گذارد. هرگاه با چنين موردى روبهرو مىشد، بلافاصله به رفع آن اقدام مىنمود و اجازه نمىداد حرمتشكنى و قانونگريزى رشد كند، يا ترويج يابد. آن حضرت درباره خود چنين فرمود:
«وَاللهِ لَأَنْ أَبيتَ عَلَى حَسَكِ السَّعْدَانِ مُسَهَّداً، أو أُجَرَّ فى الأَغلالِ مُصَفَّداً، أَحَبُّ إِلَى مِنْ أَنْ أَلْقَى اللهَ وَ رَسُولَهُ يَوْمَ القِيَامَةِ ظَالِماً لِبَعضِ العبادِ وَ غَاصِباً لِشَيءٍ مِنَ الحُطَامِ.[1] به خدا سوگند! اگر{تمام} شب را روى خارهاى سخت، بيدار بهسر برم، يا مرا در غل و زنجير كنند و بكشند، اين نزد من محبوبتر است از آنكه خدا و رسولش را روز قيامت درحالى ملاقات كنم كه به يكى از بندگان ستم كرده، يا چيزى از مال دنيا را غصب نموده باشم.»
همچنين فرمود:
«وَ اللَّهِ لَوْ أُعْطِيتُ الأَقَالِيمَ السَّبْعَةَ بمَا تَحْتَ أَفْلاكهَا عَلَى أَنْ أَعْصِى اللَّهَ فى نَمْلَة أَسْلُبُهَا جُلْبَ شَعِيرَة مَا فَعَلْتُهُ.[2] به خدا سوگند! اگر اقليمهاى هفتگانه را با آنچه در زير آسمانهاست به من بدهند تا خداوند را با گرفتن پوست جوى از دهان مورچهاى نافرمانى كنم، هرگز نخواهم كرد.»
آن حضرت حتى در سختترين شرايط نيز به كارگزاران خود اجازه حرمتشكنى نمىداد. بهعنوان مثال: در دورهاى كه گروههاى غارتگرى از جانب معاويه به مناطق مختلف اعزام مىشدند تا رعب و وحشت ايجاد كنند، مردم را مأيوس و منفعل نمايند و با غارت و كشتار، برنامه اصلاحات بنيادى امام را متوقف سازند، امام آنهنگام كه جاريه بن قُدامه- از اصحاب نيك پيامبر و اميرمؤمنان- را براى دفع گروههاى غارتگر قاسطين اعزام مىكرد، وقت مشايعت و بههنگام وداع به او چنين فرمود:
«إِتَّقِ اللهَ الَّذِى إلَيْهِ تَصِيرُ، وَ لاتَحْتَقِرْ مُسلِماً وَ لا مُعَاهِداً، وَ لاتَغْصِبَنَّ مَالًا، وَ لا وَلَداً وَ لا دَابَّةً، وَ إِنْ حَفِيتَ وَ تَرَجَّلْتَ، وَ صَلِّ الصَّلاةَ لِوَقْتهَا.[3] از خدايى كه بازگشتت به سوى اوست، پروا كن! مبادا كه مسلمانى يا{كافر} همپيمانى را خوار بدارى! مبادا كه مال، فرزند و چارپاى كسى را غصب كنى، اگرچه برهنهپا و پياده مانده باشى، و نماز را در وقت ادا كن!»
اميرمؤمنان على (ع) در شرايط جنگى و اوضاع و احوالى كه هر كسى گرفتار وسوسه مرزشكنى مىشود، اينگونه مرزبانى آموخته و اجازه نداده است كه كمترين تعدى و حريمشكنى از جانب كارگزاران و فرماندهان او شكل گيرد.
[1] . سيد رضى، نهجالبلاغه، خطبه 224.
[2] . همان.
[3] . ابنهلال الثقفى، الغارات، ج 2، ص 624.