تنگنظرى و انحصارطلبى در سياست بدين معناست كه سياستمداران جز خود را نبينند و جز به منافع خود نينديشند و همه چيز را براى خود بخواهند. قدرت مهار نشده بهسرعت آدمى را به خودگزينى و انحصارطلبى سوق مىدهد. به بيان پيشواى آزادگان امام على (ع):
«مَنْ مَلَكَ اسْتَأثَرَ:[1]هر كه مُلك يابد، همه چيز را براى خود خواهد».
تنگنظرى و انحصارطلبى در عرصه سياست منجر به پيدايش گروههاى قدرتگراى خودخواه و تماميتطلبى مىشود كه منافع عمومى را به انحصار خود درمىآورند و مقابل هرگونه توزيع قدرت مىايستند و شريان همه چيز را در اختيار مىگيرند و براى حفظ اين امور به خشونت و سركوب متوسل مىشوند؛ تصويرى كه اميرمؤمنان على (ع) از بنىاميه ارائه نمود:
«وَايْمُ اللَّهِ لَتَجدُنَّ بَنىأُمَيَّةَ لَكمْ أَرْبَابَ سُوءٍ بَعْدِى، كالنَّاب الضَّرُوسِ: تَعْذِمُ بفِيهَا، وَ تَخْبطُ بيَدِهَا، وَ تَزْبنُ برِجْلِهَا، وَ تَمْنَعُ دَرَّهَا. لا يَزَالُونَ بكمْ حَتَّى لا يَتْرُكوا مِنْكمْ إِلّا نَافِعاً لَهُمْ، أَوْ غَيْرَ ضَائِرٍ بهِمْ.[2]
به خدا سوگند! پس از من بنىاميه را زمامدارانى بسيار بد خواهيد يافت، مانند شترى خشن و چموش، كه به دهان گاز مىگيرد و با دست به زمين مىكوبد و با پا لگد مىزند و از قطرهاى شير نيز دريغ مىورزد. پيوسته با شما چنين كنند و سلطه آنان بر شما چندان بپايد تا از شما كسى را بهجا نگذارند، جز آنكه به آنان سودى رساند، يا زيانى به ايشان بازنگرداند.»
سياستمداران تنگنظر و انحصارطلب، مردمان و گروههاى اجتماعى و سياسى را يا با خود مىبينند يا بر خود، يا آنان كه سود مىرسانند، يا آنان كه بر زيان ايشانند؛ بر مبناى چنين امرى به ارعاب، سركوب، تجاوز و تعدى دست مىزنند و مردمان را چونان بردهاى براى خويش مىخواهند.
«وَ لا يَزَالُ بَلاؤُهُمْ عَنْكمْ حَتَّى لا يَكونَ انْتِصَارُ أَحَدِكمْ مِنْهُمْ إِلّا كانْتِصَارِ الْعَبْدِ مِنْ رَبهِ، وَ الصَّاحِب مِنْ مُسْتَصْحِبهِ.[3] و بلاى آنان چندان مانَد تا يارى خواستن هر يِكِتان از آنان، درست همانند درخواست بردهاى از ارباب خويش و تابعى از متبوع خويش باشد.»[4]
[1] . همان، حكمت 160.
« استيثار» يعنى خودگزينى و انحصارطلبى، كه نقطه مقابل« ايثار»، يعنى ديگرگزينى و بخششگرى است.( بنگريد به: جعفرى، پرتوى از نهجالبلاغه، ج 5، ص 263)
[2] . سيد رضى، نهجالبلاغه، خطبه 93.
[3] . همان.
[4] . سيد رضى، نهجالبلاغه؛ (خورشيد بىغروب)، ص 104.