عدالت يعني مساوات، چون از ریشهي عدل است و عدل يعني برابري. در قرآن هم اين ماده در بعضي جاها معناي برابري ميدهد: «کفار غير خدا را با خدا برابر ميکنند و مساوي قرار ميدهند». [1]حال مقصود از مساوات چيست؟
شهید مطهری در تعریف مساوات مینویسد:
«مفهوم مساوات اين است که استحقاقهاي طبيعي و واقعي در نظر گرفته شود و به هر کس مطابق آنچه به حسب کار و استعداد لياقت دارد، داده شود. اگر مساوات را به معناي برابري افراد در پاداشها و نعمتها و موهبتهاي اجتماعي بگيريم اين اولا شدني نيست، ثانيا ظلم و تجاوز است و موجب خرابي اجتماع ميشود، چرا که افراد داراي قواي جسماني و عقلاني برابري نيستند و با يکديگر تفاوت دارند. بلکه منظور اين است که قانون، افراد را به يک چشم نگاه کند، ميان آنها تبعيض قايل نشود و رعايت استحقاق را بکند.»[2]
آن عدالت و مساواتي که مورد نظر اسلام و اميرالمومنين(ع) ميباشد همان است که پيغمبر گرامي(ص) و اوصياي بزرگوارش حد خدا را دربارهي جگرگوشههاي خود بيدرنگ اجرا ميکردند. مساوات همان است که علي(ع) نسبت به قاتل خيانتکارش سفارش ميفرمود که بيش از يک ضربت بر او نزنيد و مثلهاش نکنيد[3] و متعرض همفکران مسلکي و حزبي او نشويد[4] و خون مردم را به اتهام سوءظن نريزيد.
اين اساس مساواتي است که بشر ستمديده، تشنهي آن است. [5]
عدالت يکي از مسائلي است که به وسيله اسلام حيات و زندگي را از سرگرفت و ارزش فوق العاده يافت. اسلام به عدالت، تنها توصيه نکرد و يا تنها به اجراء آن قناعت نکرد بلکه عمده اين است که ارزش آن را بالا برد.
در بيان معناي ظلم بايد یادآورشد که در اصطلاح قرآن و نهجالبلاغه، ظلم تنها به تجاوز فرد يا گروهي به حقوق فرد يا گروه ديگر اختصاص ندارد، بلکه شامل ظلم فرد به نفس خود نيز ميشود. هر فسق و فجور، گناه و هر خروج از مسير درست انسانيت، ظلم است.[6] بنابراين ظلم در حقيقت مفهوم اعمي دارد که هم شامل ظلم به غير ميگردد و هم شامل معصيت و کارهاي ضد اخلاقي.
[1] - انعام 1.
[2] - اسلام و مقتضیات زمان ص231.
[3] - نهج البلاغه نامه 47.
[4] - نهج البلاغه فیض الاسلام خطبه 60.
[5] - تنبیه الامه و ... علامه نائینی ص72.
[6] - ترجمه وتفسیر نهج البلاغه، محمد تقی جعفری، ج5، ص169.