در يـک سـيـر اجـمـالي در مـبـاحـث اجـتـمـاعـي قـرآن، در مـييابيم که قرآن يکي از اصلي ترين عـوامـل سـعـادت و کـمـال هـر جـامـعـهاي را وحـدت و يـکـي از مـهـم تـريـن علل اضمحلال و سقوط آن را تفرقه مي داند. يکي از محققان مي نويسد:
«هـر صـفـحـه از صـفـحـات قـرآن کـه گشوده شود و هر سورهاي که خوانده شود، با صراحت يا اِشـارت آمـده کـه: اِتـّحـاد و ائتـلاف عـامـل اِعـتـلاء و پـيـروزي و اخـتـلاف و پـراکـنـدگـي عامل سقوط و بدبختي است.»[1]
قـرآن کـريـم، چـنـگ زدن بـه ريـسـمـان الهـي را مـهـم تـريـن عامل وحدت امّت اسلامي مي داند:
«وَاعـْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللّهِ جَمِيعاً وَلاَ تَفَرَّقُوا وَاذْکُرُوا نِعْمَةَ اللّهِ عَلَيْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْدَأً فَأَلَّفَ بـَيـْنَ قـُلُوبـِکـُمْ فـَأَصـْبـَحـْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَاناً وَکُنْتُمْ عَلَي شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَکُم مِنْهَا...؛ دسته جمعي به ريسمان خدايي چنگ اندازيد و از تفرقه و گروه گرايي بپرهيزيد، و به ياد آوريـد نـعـمـت و لطـف خـدا را در حـقـّتان، که بعد از دشمن بودنتان با هم، ميان قلوبتان پيوند ايـجـاد کـرد و بـه سـبـب لطـف و عـنـايـت او، دشـمـنـي تـان تـبـديـل بـه بـرادري شد و بدانيد شما در لبه تيز پرتگاهي بوديد که جز آتش بهره تان نمي شد و خدا نجاتتان داد....».[2]
قرطبي در تفسيراین آیه نوشته است:
هـمـانـا خـداي امـر بـه رفـاقـت و اُلفـت و نـهـي از تـفـرقـه نـمـوده؛ چـه ايـنـکه جماعت و وحدت، عامل نجات و تفرقه، عامل هلاکت است.[3]
همچنین طنطاوي مینویسد:
از مـحـور حـق مـتـفـرق نـشـويـد کـه سـبـب وقـوع اخـتـلافـات و دو دسـتـگـي بـيـنـتـان مـي گردد.[4]
محمد عبدُه مينويسد:
در بين بشر هيچ چيز ضرر آورتر از اختلاف نيست![5]
علامه طباطبايي مي فرمايد:
مـنـظـور از (نـعـمـت) در آيـه، وحدت و ثمره اين وحدت، برادري، اخوت و پيوند قلب هاست و مـنـظـور از (نـار) کـه در پـايـان آيـه آمـده اسـت، مـنـازعـات و جـنـگ هـاي قبل از اسلام است.[6]
[1] - ر.ک کتاب وحدت ،مقاله (وحدت در نهج البلاغه )مرحوم سید جواد مصطفوی ، ص120.
[2] - آل عمران: 103.
[3] - ر.ک کتاب وحدت ،مقاله (وحدت در نهج البلاغه )مرحوم سید جواد مصطفوی ، ص56.
[4] - الجواهر فی تفسیر قرآن،ج2،ص138.
[5] - تفسیر المنار ج4،ص21.
[6] - المیزان ،ج 3،ص371.