حضرت علي(ع) امامت را عامل انسجام و وحدت امت ميداند، چه آن که امام و رهبر، جامعه را به جلو ميبرد و مشکلات مردم را برطرف ميکند و آنها را در مقابل دشمنان متحد ميسازد.
البته اگر رهبر قاطع باشد، ولي مردم از او پيروي نکنند، رهبر موفق نخواهد شد؛ همان طور که در زمان اميرالمومنين(ع) چنين شد.
حضرت علي(ع) رعايت حقوق حکومت و مردم را مايه پيوند و هماهنگي و وحدت بين آنها ميداند؛ يعني پيوند امت و امام در سايه رعايت حقوق متقابل تحقق مييابد.
در نهج البلاغه، حضرت به اين حقيقت با تمثيل و تشبيه زيبايي اشاره کرده است:
«و مکان القيم بالامر مکان النظام من الخزر يجمعه و يضمه، فاذا انقطع النظام تفرق الحزر و ذهب ثم لم يجتمع بهذا فيره ابدا؛ مکان و جايگاه زمامدار دين و حکمران مملکت، جايگاه بند تسبيح نسبت به دانه هاست که آن ها را جمع آوري و به يک ديگر ضميمه مي کند. پس هنگامي که بند تسبيح بگسلد، دانه ها متفرق شده، هر يک به گوشه اي پراکنده مي شوند و ديگر هرگز نمي توان اطراف آن ها را جمع آور نمود».[1]
اين يک حقيقت ترديد ناپذیر است که نظام و قوام يک جامعه، به اتحاد بين امت و رهبر آن جامعه بستگي دارد.
اطاعت امت از امامت و روشنگريهاي رهبري در همه زمانها، مخصوصا در زمان شعله ور شدن فتنهها و اختلافات، ميتواند تجلي بخش وحدت امت و امام- که مهم ترين عامل استحکام امت و حکومت اسلامي و بزرگ ترين سد نفوذ در مقابل دشمنان اسلام است- باشد.
[1] - نهج البلاغه خطبه 146.