روغن زیتون:
از مصادیق دیگر نبت، روغن زیتون وخورش آن که از غذای مردم و باغ های میوه برای انسان است که در آیه 20 سوره مومنون به آن اشاره شده است.
« وَ شَجَرَةً تَخْرُجُ مِنْ طُورِ سَيْناءَ تَنْبُتُ بِالدُّهْنِ وَ صِبْغٍ لِلْآکِلينَ »
«و درختى (آفريديم ) كه از طور سينا بر مى آيد و روغن زيت و خورش مردم بار مىآورد.»
علامه می گوید: اين جمله عطف است بر جنات يعنى ما با آن باران، جنات و باغ هايى رويانيديم و نيز درختى كه در طور سينا است و از ثمره آن روغن به دست مى آيد كه مراد از آيه درخت زيتون است. جمله تنبت بالدهن يعنى ميوه اى مى دهد كه در آن روغن هست و صبغ للاكلين يعنى مى روياند صبغى براى خورندگان. صبغ به كسره صاد و سكون باء به معناى خورش است و اگر در بين همه درختان زيتون را نام برد، به خاطر عجيب بودن اين درخت است و معناى آيه روشن است.[1]
از درختان پر برکتى که از همین آب باران پرورش مى یابد، درختى ایجاد کردیم که از طور سیناء مى روید و از آن روغن و «نان خورش» براى خورندگان به دست مى آید. در این که منظور از «طور سیناء» چیست؟ مفسران دو احتمال عمده داده اند: نخست این که اشاره به همان «کوه طور» معروف است که در صحراى «سینا» قرار دارد. اگر مى بینیم قرآن در اینجا درخت زیتون را به عنوان درختى که از کوه طور مى روید توصیف کرده به خاطر آن است که عرب هاى حجاز هنگامى که از بیابان هاى خشک این منطقه مى گذشتند و به شمال رو مى آوردند، نخستین منطقه اى که در آن به درخت هاى پر بار زیتون بر خورد مى کردند، منطقه طور در جنوب صحراى سیناء بوده است مشاهده نقشه جغرافیائى این مطلب را به خوبى روشن مى کند. احتمال دیگر این که طور سیناء جنبه توصیفى دارد و به معنى «کوه پر برکت» یا «کوه پر درخت» یا «کوه زیبا» است. چون «طور» به معنى کوه و سیناء به معنى پر برکت، زیبا و مشجّر است. واژه «صِبْغ» در اصل به معنى رنگ است ولى از آنجا که انسان به هنگام خوردن غذا معمولاً نان خود را با خورشى که مى خورد رنگین مى کند به تمام انواع نان خورش ها «صِبْغ» گفته شده است. به هر حال کلمه «صِبْغ» ممکن است اشاره به همان روغن زیتون باشد که با نان مى خوردند یا انواع نان خورش ها که از درختان دیگر استفاده مى کردند. «روغن زیتون» براى تولید سوخت و ساز بدن ارزش فراوانى دارد، کالرى حرارتى آن بسیار زیاد، دوست صمیمى کبد انسان، بر طرف کننده عوارض کلیه ها و سنگ هاى صفراوى، قولنج هاى کلیوى، تقویت کننده اعصاب و بالاخره اکسیر سلامتى است. [2]
[1] . طباطبایی، المیزان، ج 5 ، ص 29
[2] . مکارم، نمونه، ج 6، ص 121