خاک و زمین مناسب:
یکی دیگر از عوامل نبت، خاک و زمین مناسب است که برای رویش گیاهان خاک باید مستعد و مناسب باشد که آیه 58 سوره اعراف بیانگر آن است. همچنین زمین شوره زار به آدم بخیل تشبیه شده که خالی از خیر و برکت است.
« وَالْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَالَّذِي خَبُثَ لَا يَخْرُجُ إِلَّا نَكِدًا كَذَلِكَ نُصَرِّفُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَشْكُرُونَ»
«و سرزمين پاك روئيدنيش به اذن خدايش بيرون مى آيد و آنكه ناپاك است(گياهش) جز اندكى ناچيز بيرون نمى آید همچنان آيات را مى گردانيم و پياپى ذكر مى کنیم برای مردمی که سپاسگزارند.»
علامه می گوید: يگانگى رب العالمين را به دو طريق تاكيد مى نمايد يكى اینکه خداى تعالى كسى است كه آسمان ها و زمين را آفريده و امور آن را به نظام احسنى كه جميع اجزاء و اطراف آن را به هم مرتبط مى سازد، تدبير مى نمايد پس او به تنهايى رب العالمين است. يكى دیگر اینکه خداى تعالى آن كسى است كه براى جميع خلايق روزى فراهم نموده و انواع ميوه ها، غلات و هر رزق ديگرى را به عجيب ترين و لطيف ترين وجهى آفريده و اين خود دليل بر اين است كه پروردگار ديگرى براى عالم نيست.[1]
براى این که گمان نشود یکنواخت بودن باران دلیل آن است که همه سرزمین ها یکسان زنده مى شوند و براى این که روشن گردد استعدادها و آمادگى هاى متفاوت سبب استفاده هاى مختلف از مواهب الهى مى شود، مى فرماید: سرزمین شیرین و پاکیزه، گیاهش به اذن پروردگارش مى روید. اما زمین هاى شوره زار، خبیث و زشت چیزى جز گیاهان ناچیز و کم ارزش نمى رویاند. «نَکِد» به معنى شخص «بخیل و ممسکى» است که به آسانى چیزى به کسى نمى دهد و اگر هم بدهد بسیار ناچیز و کم ارزش خواهد بود. زمین هاى شوره زار و نامساعد در آیه فوق به چنین کسى تشبیه شده است. همچنین فرمان رستاخیز گر چه سبب تجدید حیات و جان گرفتن انسان ها مى گردد ولى همه انسان ها یکسان وارد محشر نمى شوند آنها نیز همانند زمین هاى شیرین و شوره زار با هم متفاوتند، تفاوتى که از اعمال، عقائد و نیاتشان سرچشمه مى گیرد. در پایان آیه مى فرماید: این چنین آیات را براى کسانى که شکرگزارند، از آن استفاده مى کنند و راه هدایت را مى پویند، بیان مى کنیم. این آیه در حقیقت اشاره به یک مسأله مهم است که در زندگى این جهان و جهان دیگر در همه جا تجلى مى کند و آن این که تنها «فاعلیتِ فاعل» براى به ثمر رسیدن کافى نیست بلکه استعداد و «قابلیتِ قابل» نیز شرط است. از دانه هاى باران حیات بخش تر و لطیف تر تصور نمى شود اما همین بارانى که در لطافت طبعش کلامى نیست در یک جا سبزه و گل مى رویاند و در جاى دیگر خس و خاشاک.[2]
كلمهى «نَكد»، به معناى چیزى است كه در آن خیرى نباشد. «نبات نَكد» به معناى گیاه كم و بىفایده مىباشد. پس قلب طیّب همانند سرزمین طیّب و قلب خبیث مانند سرزمین خبیث و غیر بارور است. تنها نزول رحمت براى سعادت كافى نیست، قابلیّت و ظرفیّت محل هم لازم است. گرچه نظام طبیعت بر قوانین خاص خود استوار است اما همه چیز زیر نظر و با اراده و اذن پروردگار صورت مىپذیرد.[3]
پیامبر اكرم صلى الله علیه وآله فرمودند: مثل ما بعثنى اللّه من الهدى و العلم كمثل الغیث الكثیر اصاب ارضاً... مبعوث شدن من با علم و هدایت بر مردم همانند باریدن باران بسیار زیادى است كه بعضى زمینها آن را مىگیرند و بعضى نمىگیرند. چنانكه بعضى دستورات مرا مىگیرند، عالم و فقیه مىشوند و بعضى سربلند نكرده و هدایت را قبول نمىكنند.[4]
[1] . طباطبایی، المیزان، ج 8 ، ص 183
[2] . مکارم، نمونه، ج 6، ص 259
[3] . قرائتی، نور، ج 5، ص 353
[4] . فتح الله کاشانی، منهجالصادقین،ج4، ص 45