امام در بیان دیگری در مورد اصلاح ذات البین به این نکتهی اساسی اشاره میکند که برای اصلاح بین افراد ابتدا باید خود انسان به اصلاح رفتار خود برسد، سپس به اصلاح دیگران اقدام کند:
«كيف يصلح غيره من لم يصلح نفسه؛ آن كس كه خودش را اصلاح نكرده است كجا غير خود را مىتواند اصلاح كند؟!». [20]
انسان موجودي اجتماعي است و زندگي او بايد به صورت اجتماع و دسته جمعي باشد؛ زيرا نيازمنديهاي انسان، ايجاب ميکند که با همکاري ساير همنوعان خود به رفع آنها بپردازد، هر فردي عهده دار کاري شود و هر گروهي، مشکل را حل کنند تا زندگي براي همه، سعادتبخش و دلپذير گردد.
ترديدي نيست که در کنار يکديگر و به طور دسته جمعي زندگي کردن، در صورتي ايجاد سعادت و نيکبختي ميکند که افراد، به وظايف خود آشنا و به اداي حقوق يکديگر پايبند باشند و علاوه بر آن روابط افراد با يکديگر، روابط انساني و آميخته بر عواطف و ملکات فاضله باشد.
در روابط افراد يک جامعه، اگر حس نوع دوستي، زير دست پروري، گذشت، خير خواهي، احسان، خدمت به خلق، تعاون، اصلاح و سازش بين مردم و نظاير آن وجود نداشته باشد، قطعا چنين اجتماعي رانميتوان سعادتمند دانست.
در نهجالبلاغه نيز به شکلهاي مختلفي، ضرورت اجتماع و علتهاي آن و ايجاد ارتباط با ديگران به منظور تعاون و همکاري بيان شده است. از جملهي آنها این کلام امام علي(ع) از قول رسول اکرم(ص) است که اصلاح بين مردم را بر نماز و روزه برتري داده است؛ این موضوع به این علت است که مهمترين هدف شارع مقدس، اجتماع انسانها تحت لواي اسلام، سلوک دسته جمعي به سوي خدا و منظم کردن امر دين است و بديهي است که اين مساله با منازعه و نفرت نسبت به يکديگر منافات دارد؛ از این رو جمع شدن براي نماز و روزه، در پرتو اتحاد و برادري ميسر است.