اخلاق و مسئولیت های کارگزاران(1) - غايت سياست

فهرست مطلب

چنان‏كه اشاره شد در انديشه امام على (ع) غايت سياست، رشد و تعالى فرد و جامعه است. اميرمؤمنان على (ع) در پى آن بود كه با دستيابى به اهداف سياست خويش، زمينه تعالى آدميان را فراهم كند. آن حضرت سياست را براى رشد انسان- فرد و جامعه- مى‏خواست، نه انسان را براى سياست. ازاين‏رو به صراحت فرمود:

«إنِّى أرِيدُكُم للهِ، وَ أنتُم تُرِيدُونَنى لِأنفُسِكُم. أيّهَا النَّاسُ! أعِينُونى عَلَى أنفُسِكُم؛ وَ ايمُ اللهِ لَأنصِفَنَّ المَظلُومِ مِن ظَالِمِهِ، وَ لَأقُودَنَّ الظَّالِمَ بخِزَامَتِهِ، حَتَّى أورِدَهُ مَنهَلَ الحَقِّ وَ إن كَانَ كَارِهًا.[1] من شما را براى خدا [و رو به تعالى‏] مى‏خواهم، و شما مرا براى خود [و امور بى‏ارزش مى‏خواهيد.] اى مردم! مرا بر كار خود يار باشيد [و در جهت تحقق‏برنامه‏هايم كمك كار]. به خدا سوگند، كه داد ستمديده را از آن‏كه بر او ستم كرده بستانم، و مهار ستمكار را بگيرم و به ناخواه او را با به سر منزل حق‏كشانم.»

امام على(ع) به‏دنبال آن بود كه با تحقق اهداف ياد شده در سياست، زمينه‏اى را فراهم كند كه مردمان از سرِ آگاهى و بينايى، و با اختيار و آزادى، به سوى رشد و تعالى گام بردارند و بهشت را بهره خويش سازند، كه در نظر اميرمؤمنان على (ع) كمترين بهاى جان انسان، بهشت است، و نبايد آدميان خود را به كمتر از آن بفروشند:

«لَيسَ لِأنفُسِكُم ثَمَنٌ إلَّا الجَنَّةَ، فَلا تَبيعُوهَا إلَّا بها.[2] جان‏هاى شما را بهايى نيست جز بهشت جاودان؛ پس مفروشيدش جز بدان.»

با اين جهت‏گيرى است كه امام (ع) در سياست خويش به‏دنبال زمينه‏سازى تعالى مردمان بدين سوى بود و مى‏فرمود:

«فَإن أطَعتُمُونى فَإنِّى حَامِلُكُم- إن شَاءَ اللهُ- عَلَى سَبيلِ الجَنَّةِ، وَ إن كَانَ ذَا مَشَقَّةٍ شَدِيدَةٍ، وَ مَذَاقَةٍ مَرِيرَةٍ.[3] اگر مرا فرمان بريد، به‏خواست خدا، شما را به راه بهشت مى‏برم، هرچند سخت دشوار باشد، و تلخ‌كامى آن پديدار.»

اميرمؤمنان على (ع) پيوسته افراد، مسئولان و كارگزاران، و جامعه را به پرواپيشگى- به‏عنوان هدف تربيت و سازندگى فرد و جامعه- فرامى‏خواند تا از اين ره گذر، رشد و تعالى همگانى تدارك شود و زندگى اين‏جهانى و آن‏جهانى به سلامت و سعادت متصف گردد. فراوانى چنين آموزه‏هايى در سخنان عمومى، بيانات سياسى و فرمان‏هاى حكومتى و دستورالعمل‏هاى مديريتى آن حضرت گوياى اين حقيقت است،[4] چنان‏كه حضرتش فرموده است:

«أُوصِيكُم عِبَادَ اللهِ بتَقوَى اللهِ وَ طَاعَتِهِ، فَإنَّهَا النَّجَاةُ غَدًا، وَ المَنجَاةُ أبَدًا.[5] بندگان خدا! شما را به پروادارى و فرمان‏بردارى خدا سفارش مى‏كنم، كه نجات فردا در پرواپيشگى است، و آن مايه رهايى جاودان است.»

 

 

[1] . همان، كلام 136.

[2] . همان، حكمت 456.

[3] . همان، خطبه 156.

[4] . بنگريد به: گستره و فراوانى و كاربرد متنوع« تقوا» در آموزه‏هاى على(ع) بنابر آنچه شريف رضى در نهج‏البلاغه آورده است.

[5] . سيد رضى، نهج‏البلاغه، خطبه 161.