انديشمندان سياسى از چند قرن پيش از ميلاد مسيح به بحث درباره سياست و علم سياست پرداختهاند، و درباره حدود و مرزهاى آن كتاب نوشتهاند كه كتاب سياست ارسطو (درگذشته به سال 321 يا 322 پيش از ميلاد) از جمله برجستهترين آثار كهن در اين عرصه است،[1] ولى مفهوم، تعريف و حدود و مرزهاى سياست پيوسته محل بحث و معركه آرا و نظريات مختلف بوده است.
واژه سياست، در اصطلاح علم سياست، به معنى گوناگونى بهكار رفته است. برخى از اين تعاريف عبارت است از: فن كشوردارى و كسب قدرتاجتماعى؛[2] قدرت و فن كسب، توزيع و حفظ آن؛[3] علم حكومت به كشورها؛[4] و فن و عمل حكومت بر جوامع انسانى.[5]
مهمترين و كلىترين موضوعات علم سياست، دولت، حكومت و قدرت است،[6] ولى درباره تعريف و مفهوم علمى و دقيق سياست، ديدگاه مشتركى وجود ندارد. البته تلاش فيلسوفان از عصر افلاطون و ارسطو تا امروز براى كشف و ارائه تعريفى دقيق از سياست، استمرار داشته است.[7] اين اختلافنظر از عوامل متعددى سرچشمه مىگيرد كه مهمترين آن، اختلاف در نوع نگرش فلاسفه و دانشمندان علم سياست به مجموعه هستى است.[8] نوع تلقى و بينش فيلسوف يا عالم سياست به آدم و عالم و نگاه وى به مجموعه نظام هستى و مبدأ و غايت آن، قطعاً در نگرش وى به سياست و تعريف آن، دخالت دارد. افزون بر اين، تعريف سياست را، گاه بر مبناى، آنگونه كه هست، و گاه بر مبناى، آنگونه كه بايد باشد، ارائه كردهاند، و همين اختلاف در مبنا، منشأ اختلاف در تعريف[9] گشته است.[10]
[1] . بنگريد به: ارسطو، سياست، پيشگفتار، ص 26- 19.
[2] عنايت، بنياد فلسفه سياسى در غرب، ص 19.
[3] . حشمتزاده، مسائل اساسى علم سياست، ص 57.
[4] . دوورژه، اصول علم سياست، ص 17.
[5] . همان.
[6] . حشمتزاده، مسائل اساسى علم سياست، ص 24.
[7] . همان، ص 10.
[8] . همان، ص 38.
[9] . دوورژه، اصول علم سياست، ص 22.
[10] . جمعى از نويسندگان، زير نظر علىاكبر رشاد، دانشنامه امام على*، ج 6، مقاله« امام على* و سياست»، ص 13.