شادی اسکندری
چکیده
صلح، ردای گرانمایهای است که از مهمترین اهداف در عرصۀ نظام بینالملل میباشد و اگرچه روند تکاملی روابط بین الملل درگرو تحقق یافتن صلح واقعی است و در دستۀ مفاهیم مهم و ارزشمندی که بشر همواره آرزوی تحقق آن را داشته، قرار گرفته است و در همین راستا نظریات اندیشمندانی مانند کانت، دربارۀ صلح پایدار، مقبولیّت بیشتری پیدا کرده است و نظریات ضدجنگ و خلع سلاح در قالب اندیشههای ایدهآلیستی که در صددِ کنترل نظام بینالملل وجهتدهی به سیاستها و رفتار دولتها، در راستای رسیدن به صلح همه جانبه، میان کشورها شکل گرفته است؛ اما درمقابل، نظریات واقعگرایی که نگاه مثبتی به صلح پایدار در روابط بینالملل ندارند هم با دلایل شهودی و واقع بینانهتری، پا به عرصۀ رقابت، گذاشته است که با پیدایش بحرانهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی ابعاد توجیه پذیریه این دسته از نظریات، در حال افزایش است. بدیهی است معضلاتی همچون بیعدالتی، تبعیض و نا امنی، زندگی انسانها را بیش از پیش تهدید خواهد کرد؛ آنچنان که شاید معنای صلح را فقط دردایره المعارفها بتوان جستجوکرد. از جمله تلاشها در حیطۀ اثبات استقلال ذاتیِ صلح در مجامع بین المللی، میتوان به حمایت حقوق بشری از حفظ حقوق اقلیّتها در راستای تأمین امنیّت و صلح پرداخت که از دغدغههای مهم درگفتمان عدالت حقوقی است تا صلح، بستری برای تحقق سایر حقوق بشریّت قرار گیرد.
واژگان کلیدی: حقوق انسانی، حقوق اقلیّتها، تبعیض، صلح و امنیّت.